تولد، یعنی: آغازِ لاجرم
یعنی آغاز خشک شدن در بندِ ناف
اعلام پرصدای حضور
آغاز درکِ ترس
آغازحس نور
فهم تمایل حریص تناول
اعجاز دفع
آغاز تنگی لباس
فهم صدا وشنیدن قصه های دروغ
اسطوره های کاغذی
ارتباط در الزام هر کلام
بلغوربی صدای حرفهای با صدا
آغاز عجب و ریا، دروغ
آغاز بلوغ و تمنّا
درکِ برهنگی
شهوت، شهوت، شهوت
له شدن در زیربارِ غریزه های ناممکن
آغاز هر خطا
دشنام، ناسزا
عادت به هرچه حقارت
فروخوردن بغض فشرده در گلو، انتقام
لمس تبسم باران
فریاد باد
رفتن به زیر سقف
خفتن در اندوه و دلهره
آغاز رنگ و شعر
جذبه ی جذابِ جذبِ موسیقی
درکِ نفرت
فهم نفس
حس هوا، امید، آرزو
حبس خندهای بلند
جارزدن گریه ی جاری
فرار از خود برای کسبِ تجربه، بی خود
و بازرفتن به خلوتِ تنهائی
لمس ناامنی با گوش و گوشت
دریغ، افسوس
تاختن با حسرت
هبه ی لحظه ها در بند
جسارتِ بخشش، عفو
توان دیدن در آینه و تحمل شکست، هر آینه
آغاز سفری یکسویه
آغاز فهمیدن ِنفهمی و هجرت به جهل مرکب
تحمل وزن بودن
کم آوردن، بریدن
شدنی به اجبار، با اختیاری نامحدود برای چرخش به دور خود
حس روزهای هفته
عبور از کنار فصل ها
درک حس تعلق
عشق، عشق
ازدواج، ازدواج، ازدواج
نفرت، نفرت، نفرت، نفرت
طلاق، طلاق، طلاق، طلاق، طلاق
دوباره عشق
آغاز حرام شدن
هجرت از دریا به خشکی
غربت، غربت، غربت
چشیدن طعم تلخ ماندن بی ریشه ای در آب
تشدیدِ عجز
رفتن به ارتفاع
هول سقوط دمادم
گم شدن در غوغا
فهم مرگ، تنها با مرگ دیگران
فراموشی، فراموشی، فراموشی
درکِ عطش به زندگی
امید، یأس
پیروزی، شکست
ایمان، کفر
عشق، حرمان
خروج از ظلمت و پیچش به دور تاریکی
نشستن ِهمیشه، پشتِ پنجره های انتظار
استشمام بوی خون و خاک
همنشینی با شک و تردید
خفتن در سایه ی هراس و حقیقت
نوشیدن شب و استفراغ روزها
سوار شدن به قطار توقف
جنگ، جنگ، جنگ
آغاز تقسیم قدرت
حزب، دسته و گروه
سکوت، ظلم، سکوت و خیانت
بلع پول و هضم جنایت
مصرف، مصرف، مصرف
آغاز بردگی
جذب شیره وجود به نام نامی رفاقت
فریب، فریب، فریب
آغاز غفلت و هراس
آغاز اشتباه وعزلت
اصلاح و آغاز چند باره
تنه خوردن های هزارباره در هر پیاده رو
شرکت در مسابقه ی سرسام زندگی
جستن یک صندل خالی در ازدهام
اسارت در دام زندگی
ستودن لذتِ لحظه های ستایش
عبور از اکنونی طولانی
تسلیم شدن به باد
آموزش دروغ
پز مدرک
تهوع تاریخ
رفتن به سایه سار فلسفه
بازی بازی با هنر
آغاز شمارش معکوس برای رسیدن به صفر سِفر
رسیدن به وصال شامگاه
قهر با طلوع
درک گناه گندم
نشخوار سیب
تسلیم بر هوس های سرکش هر گناه
رفتن به راهِ ورود ممنوع کودکی
آغازادّعای تکامل
آغاز دعوی رسالت
وهم خدائی
رسیدن به پوچی و خلا
انگارِ درک معرفت
سستی
پس آنگاه ندبه و توبه
و طمع بخشایش در این معامله
و... خفتن برای همیشه در رؤیای یک تولد دیگر
و...
...
* اصلا جای نگرانی نیست، ما متولد شده ایم، راحت باشید!
سلام تولدم مبارکککککککککککککککککککک....................