=>(فرهنگ لغات دانشجویی)<=
اعتراض دانشجو : بایکوت
شماره دانشجویی : مدرک جرم
اعتراض برای کیفیت غذا : می خواهم زنده بمانم
روز پرداخت وام دانشجو : روز فرشته
دانشجوی اخراجی : مردی که به زانو در آمد
دانشجوی مشروطی : مردی که موش شد
آینده تحصیل کرده : دست فروش
کلاس های ساعت 12-2: خواب وبیدار
رئیس دانشگاه : مرد نامر
تصویب شهریه برای دانشجویان : تاراج
استاد راهنما : گمشده
به دنبال سرویس : دونده
آشپزهای سلف سرویس : هفت سامورائی
ازدواج دانشجوئی : عروسی خوبان
دانشجویی که تغییر رشته داده : بازنده
بوفه دانشگاه : غارتگران
سرویس دانشگاه : اتوبوسی بسوی مرگ
امید به بهبود اوضاع : توهم
غذای امروز : سلف self
گردهمایی استادان : دسیسه
کتابخانه دانشگاه : خانه عنکبوتان
پاس کردن یک درس: یکبار برای همیشه
ژتون فروشی : آژانس شیشه ای
علت نیافتن بعضی از دانشجویان : رابطه پنهان
رئیس دانشکده : سناتور
التماس برای نمره : اشک کوسه
امور دانشجویان : سایه شوگان
سوار شدن به اتوبوس : یورش
نماینده کلاس : بهترین فرد بد
ترم آخر : بوی خوش زندگی
پایان نامه : زندگی دیگر هیچ
سالهای پیش از دانشگاه : آن روزهای خوش
دانشجوی تازه وارد : هالوی خوش شانس
ثبت نام ترم جدید : ده فرمان
دانشجویان ساکن خوابگاه : جنگجویان کوهستان
خوابگاه شهرک : اینجا آخر دنیاست
دانشجوی پزشکی : به خاطر یک مشت دلار
دانشجوی اد بیات : نان و شعر
وام تحصیلی : جهیزیه رباب
خوابگاه دا نشگاه : خانه کوچک
خانواده دانشجویان : بینوایان
دانشگاه آزاد : جیب برها به بهشت نمی روند
دانشجوی مدل رپی : الو، الو، من جوجوام
دانشجوی فوق لیسانس : قهرمان قهرمانان
انتخاب درس افتاده : زخم کهنه
استاد دانشگاه : یک گروه خشن
اولین امتحان : اولین خون
شب امتحان : امشب اشکی میریز
مراقبین امتحان : سایه عقاب
شاگرد اول کلاس : مردی که زیاد می دانست
تقلب : عملیات سری
تدریس در دانشگاه : تجارت
روز دریافت کارنامه : روز واقعه
تعطیلات بین ترمی : روزهای خوب زندگی
دانشجوی فارغ التحصیل : دیوانه از قفس پرید
مسئول خوابگاه : کاراگاه گجت
انصراف دادن : فرار بسوی خوشبختی
ادامه تحصیل تا دکترا : دیدار در استانبول
وعده رئیس دانشگاه : بلوف
تصویه حساب : خط پایان
شیرینی گرفتن از فارغ تحصیلی : ضربه آخر
عمر دانشجو : بر باد رفته
********************************
نظر فراموش نشه!
حق یارتان
بدرود