"نرخ بیکاری در فارغ التحصیلان دانشگاهی 10 برابر کسانی است که در کشور تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم دارند." این جمله جدیدترین اظهار نظر رسمی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که در روزهای گذشته اعلام شد، با این حال از عمق بحران بیکاری جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی و ناهماهنگی کامل بین برنامه های دانشگاه ها و نیازهای بازار کار خبر می دهد.
اینکه افراد به امید آینده شغلی بهتر پس از اتمام دوران دبیرستان وارد دانشگاه شوند و چند سال از عمر گرانبهای جوانی را نیز صرف آموختن علم در مراکز آموزش عالی کنند به این امید که علم آموزی نه تنها آینده بهتری را برای زندگی آنها رقم خواهد زد، بلکه فرصتهای شغلی مناسبی را نیز پیش پای وی قرار می دهد به یاس تبدیل شود فقط یک پیام دارد و آن هم اینکه امروز در کشور هیچگونه ارتباطی بین برنامه ریزی ها در دانشگاه ها و نیازهای واقعی بازار کار وجود ندارد.
دانشگاه و بازار کار در اوج ناهماهنگی
به عبارت دیگر، دانشگاه ها بدون توجه به نیازهای واقعی بازار کار اقدام به جذب و پذیرش دانشجو می کنند و هیچگونه سیستمی نیز وجود ندارد تا جوانان دیپلمه متقاضی ورود به دانشگاه ها را از احتمال بیکار ماندن به دلیل انتخاب رشته های نامناسب با نیازهای روز بازار کار آگاه نماید.
بر پایه این گزارش، نکته ساده در بیان یک واقعیتی که ارتباط مستقیمی با آینده جوانان جویای کار دارد این است که دانشگاه به پرکردن صندلی های خالی خود فکر می کند و هر ساله هزاران دانشجو در دانشگاه های دولتی و غیردولتی پذیرفته می شوند در حالی که هیچ آینده روشن شغلی برای بسیاری از رشته ها وجود ندارد و یا دست کم اینکه به هیچ وجه نیازهای بازار کار متناسب با حجم چندین برابری پذیرش دانشجو نیست.
دغدغه خانوادهها؛ بیکاری فرزندان
موضوع مربوط به بیکار ماندن جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی امروز از مهم ترین دغدغه های خانواده ها محسوب می شود و این مسئله فکر پدران و مادران بسیاری را به خود مشغول کرده است و همه آنها به دنبال پاسخ به این سوال هستند که آیا برای فرزند آنها در زمان فارغ التحصیلی شغلی وجود خواهد داشت؟
متاسفانه در دهه های اخیر که با گسترش ورود جوانان به دانشگاه ها و بالا رفتن سطح سواد افراد همراه بوده است هرگز به این سوال پاسخ داده نشد که چرا نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی از بقیه گروه ها بالاتر است و چرا این شکاف هر روز بیشتر می شود؟
دلایل کارفرمایان
کارفرمایان و بنگاهداران عدم مهارت و ناتوانی نیروی جوان در تصدی مشاغل تخصصی و نیازمند تجربه را از دلایل اصلی بیکار ماندن کارجویان فارغ التحصیل دانشگاهی می دانند و معتقدند که دانشگاه ها بیشتر از آنکه به جوانان آموزش واقعی تصدی مشاغل مختلف را بیاموزند، نسبت به صدور مدارک فارغ التحصیلی همت می کنند و در این زمینه بین دانشگاه های دولتی و غیردولتی رقابت تنگاتنگی وجود دارد.
همچنین کارفرمایان عنوان می کنند که جوانان فراوانی به دلیل غیرمرتبط بودن رشته های دانشگاهی با مشاغل مختلف بازار کار بیکار می مانند و آنها علاقه ای به جذب اینگونه افراد ندارند. به عبارتی رشته هایی که امروز بیشتر به مباحث تئوریک می پردازند تا موضوعات مهارتی و تخصصی، بیکاران بیشتری را در خود جای داده اند.
شکاف 10 برابری بیکاری دانشگاهیها
عباس وطن پرور در گفتگو با مهر با اشاره به اینکه نگاه ناهمگون دانشگاه و بازار کار به نیروی کار باعث ایجاد چنین شکافی شده است که اعلام می شود نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی 10 برابر سایر گروه ها است، گفت: با این حال طبق اصل 43 قانون اساسی دولت مکلف به حمایت از انسان در حال رشد است.
نماینده سابق کارفرمایان در اجلاس جهانی کار، اظهار داشت: متاسفانه به دلیل نامتوازن بودن نوع آموزش های دانشگاهی و نیازهای روز بازار کار و بنگاه ها، جوانان هیچ هنری جز مهارت رانندگی ندارند و موسسات آموزشی نیز به یک بنگاه صدور مدرک تبدیل شده اند.
هنر افراد در زمان فارغالتحصیلی؛ فقط مهارت رانندگی!
وطن پرور ادامه داد: در واقع باید گفت جوانی که با هزینه های فراوان نتیجه سالیان متمادی تلاش خانواده ها وارد دانشگاه می شود پس از فارغ التحصیی نه تنها تجربه واقعی ورود به بازار کار و تصدی مشاغل مختلف را ندارد بلکه آماده حضور در فعالیت های اقتصادی و در نهایت زندگی نیز نیست.
وی خاطر نشان کرد: بررسی وضعیت کارجویانی که به بنگاه های کاریابی سر می زنند نشان می دهد که آنها هیچ هنری برای تصدی مشاغل مختلف ندارند در حالی که بنگاه به دنبال جذب نیروی کاردان و باتجربه برای واگذاری امور به وی است.
این فعال کارفرمایی در پاسخ به این سئوال که چرا کارفرمایان تمایل چندانی به جذب فارغ التحصیلان دانشگاهی ندارند؟ گفت: وقتی کارفرما می بیند که یک جوان دانشگاه رفته هیچ هنری برای عرضه ندارد و فقط یک مدرک تحصیلی در اختیار دارد که باعث افزایش سطح توقع وی نیز شده است، ترجیح می دهد به دنبال کسی باشد که کار را بتواند انجام دهد نه اینکه یک مدرک دانشگاهی با خود یدک بکشد.
سربازی یک فرصت یا زمانی برای استراحت؟
وطن پرور تصریح کرد: برخی کشورها مانند کره جنوبی برای دوران سربازی جوانان نیز برنامه شغلی ارائه می کنند به نحوی که افراد در طول دوران ادای دین خود به کشورشان، یک حرفه و مهارت انجام شغلی را نیز می آموزند و در زمان پایان یافتن سربازی می توانند ادعا کنند در یک رشته دارای مهارت شده اند.
وی این مطلب را هم افزود که این نگاه در کشور ما وجود ندارد و جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی در دوران سربازی هیچگونه تخصص و مهارتی را برای استفاده در بازار کار آینده نمی آموزند و می توان گفت بخش زیادی از دوران خدمت سربازی آنها اتلاف وقت است.
آنچه مسلم است زنان نیمی از جمعیت دنیا را تشکیل میدهند و کاملاً طبیعی است که آنان نیز مانند مردان بخواهند نقش مهم و مؤثری در جامعه و فعالیتهای اجتماعی ایفا کنند. البته در مورد اشتغال زنان و تأثیر آنها بر خانه و خانواده و تربیت فرزندان نظرات مختلف و حتی متناقضی وجود دارد و حتی جهتگیریها و دیدگاههای منفی زیادی شکل گرفته است که میتوانند مورد بررسی قرار گیرند، اما آنچه حائز اهمیت است، ایجاد یک ارتباط بین زنان، تحصیل و ورود به اجتماع است که با در نظر گرفتن تغییر و تحولات در دهههای اخیر اما هنوز تا رسیدن به وضعیت مطلوب و راضیکننده برای زنان فاصله بسیار است. کارشناسان معتقدند مهمترین و شایعترین دلیل گرایش زنان به سمت اشتغال در خارج از خانه در ایران و تمام جوامع دیگر، عامل اقتصادی است. تنوع نیازها و خواستههای خانواده و همچنین کمک به بهبود وضع مالی، خصوصا در طبقات کمدرآمد و متوسط که بالا بودن هزینههای زندگی مشکلاتی را در لایههای مختلف به وجود میآورد، زنان را به داشتن کار خارج از خانه وا میدارد.
آمارهای فسیلی
مسئله زن، تحصیلات و بازار کار برای همیشه مسئلهای پیچیده و بغرنجی به نظر میرسیده است. زنان دوست داشتند که حداقل بعد از اتمام تحصیلات خود وارد بازار کار آن هم مطابق با مدرکشان شوند اما تا کنون این امر چند درصد محقق شده و میشود؟ زنان با فرض داشتن لیاقت و دانش، در عرصه بازار کار و تولید چه جایگاهی دارند؟
مطابق آمار سال 1375 مرکز آمار ایران، از میان 33637922 زن بالای10 سال تنها 4027651 زن شاغل بودند که 771979 نفر از این جمعیت را شاغلان بخش خصوصیتشکیل میدهند. از این تعداد 579355 زن بیسواد و باقی دارای تحصیلات ابتدایی تا دکترا هستند.
شرایط سخت اقتصادی در خانوادهها زن را خواسته یا ناخواسته آماده هرگونه همکاری با دیگر اعضا و به خصوص همسر در جهت پرکردن خلأهای مادی میکند، بهطوری که هر شغلی را ولو سخت یا با دستمزد کم میپذیرد. این وضعیت در مورد زنان سرپرست خانواده، اعم از زنان بیوه یا زنانی که شوهر از کار افتاده دارند و همچنین مبتلایان به پدیده تلخ طلاق که ممکن است چندین فرزند را تحت تکفل خویش داشته باشند، شدت بیشتری مییابد، اما با توجه به فرهنگ و منطقه سکونت، باورها و نگاهها نیز به مسئله اشتغال زنان تغییر میکند. به عنوان مثال بسیاری از افراد به خصوص در شهرستانها نسبت به شغل زن دید مناسبی ندارند و تنها جایگاه زن را «خانه» میدانند و احتمالاً کارهای غیر از «خانهداری» را برای زنان ضدارزش تلقی میکنند. فقدان قوانین روشن در دفاع از زن، کمبود شغل، فقدان سیستم تأمین اجتماعی و بالاخره کمسوادی و بیسوادی از عواملی است که باعث تقویت این بینش شده است و روحیه محافظهکاری و پذیرش جایگاه محدود را در زن ایرانی تداوم و تحکیم بخشیده است.
تحصیل برای هیچ!
طبق اطلاعات آماری آموزش عالی ایران و سالنامه آماری کشور، از سال 1369 تا سال 1380، 454685 زن، از دانشگاههای آزاد و سراسری در مقاطع مختلف فارغالتحصیل شدهاند. براساس مطالعات معاونت انفورماتیک سازمان مدیریت و برنامهریزی کل کشور در سال 1378 تنها 130683 زن در دستگاههای مشمول و غیرمشمول قانون استخدام کشوری شاغل بودند. از میان این زنان 874364 زن، تحصیلات عالی دارند. البته آمار فوق، تنها فارغالتحصیلان دهه 70 را دربرمیگیرد، در حالی که زنان دو دهه قبل از آن نیز قاعدتاً در آمار شاغلان مطرح شده جای دارند. با توجه به چنین نکتهای وجود 874364 زن دارای تحصیلات عالی در دستگاههای دولتی چندان امیدوارکننده نیست.
هرچند آمارهای فوق به یک دهه قبل باز میگردند، اما باید گفت که فقدان آمارهای رسمی در چند سال اخیر باعث شده تا هنوز استناد به آن اعداد و ارقام قابل قبولتر باشد.
خانم تدبیری که خود را فارغالتحصیل سال 78 در رشته ریاضی محض معرفی میکند، میگوید: «این حق منه که بتونم توی رشتهای که تحصیل کردم و اطلاعات دارم کار کنم، اما شرایط یه جوریه که هیچ وقت این امکان برام مهیا نشده. الان نزدیک به 14ساله مدرک گرفتم ولی فقط دو سال سابقه کاری دارم چون بقیه سالها رو یا تدریس خصوصی کردم یا توی این شرکت و اون شرکت منشی بودم.»
خانم زنجانی نیز که خود را در شرف بازنشستگی از آموزش و پرورش معرفی میکند، میگوید: «هر طور که حساب کنید همیشه مشاغل مردانه نسبت به زنان از حقوق و مزایای بهتری برخوردار بودهاند. اینطور به نظر میرسد که مردان اجازه نمیدهند شرایط به نفع زنان تغییر کند و اکثر تصمیمات را به نفع خود میگیرند. مثلاً چرا باید حقوق یک معلم آن هم در مقطع ابتدایی که دشوارترین زمان برای سر و کله زدن و آموزش به کودک است از حقوق یک راننده تریلی یا حقوق یک پرستار از یک نانوا کمتر باشد.»
او که دل پری از بازار کار برای پذیرش خانمها دارد ادامه میدهد: «دختر من در حال حاضر دانشجوست، اما من نمیدانم بعد از فارغالتحصیلی چه کار خواهد کرد و در کجا مشغول خواهد شد چون هنوز اجتماع برای پذیرش خانمها در بازار کار آمادگی لازم را ندارد و حق و حقوق آنها را نمیشناسد.»
براساس آمار سالانه هزاران زن از دانشگاههای داخلی در مقاطع مختلف، فارغالتحصیل میشوند، اینکه چه تعداد از این زنان، جویای کار هستند یا اصلاً توانایی و تخصص یا مهارتی برای شرکت در عرصه فعالیت و کار دارند، خود مسئله قابل تأملی است، اما اینکه زنان تحصیلکرده و صاحب دانش و مهارت، در چه سطح و تعدادی به بازار کار وارد میشوند، بحثی است که این روزها روی آن بسیار تأکید میشود و چه بسا محل دعواهای پشتپرده بسیاری است.
البته عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی، قانونی و فرهنگی ویژهای در جامعه وجود دارد که مانع از افزایش مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی میشود. بهطور کلی در زمان رکود اقتصادی، نیروی کار کمتری مورد نیاز است و تعداد زیادی از افراد جویای کار، شغل نمییابند و عدهای از افراد کار و شغل خود را از دست میدهند. اولین گروهی که کار خود را از دست میدهند یا اصلاً کار به دست نمیآورند معمولاً زنان هستند.
تحولی عظیم میباید
نقش زنان در توسعه، مستقیماً به هدف توسعه اجتماعی و اقتصادی بستگی داشته و از این رو در تحول همه جوامع انسانی، عاملی بنیادی محسوب میشود.
دکتر مهاجری، جامعهشناس و استاد دانشگاه میگوید: «در بسیاری از جوامع، تقسیم کار بر حسب جنس، صورت گرفته و میگیرد. چنانکه بعضی شغلها مخصوص زنان و بعضی دیگر خاص مردان است. تقریباً در بیشتر کشورها، وظیفه خانهداری و سرپرستی فرزندان به عهده زنان است. در گذشته در کشور ما، مشاغلی چون رانندگی، مهارتی مردانه و آشپزی و خیاطی، شغلی زنانه و حضور در عرصههای نظامی و سیاسی، ویژه مردان بود، اما امروز بیشتر جوامع به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوان از یک نفر خواست که کار کند و چند نفر بخورند هر چند دیگر کار فقط به چرخاندن یک خانواده ختم نمیشود و باید به مملکت و اقتصاد کلان و جهانی نیز نظر داشت پس تمام این عوامل دست در دست هم میدهند تا زمینه حضور همه جانبه زنان در عرصه کار و اقتصاد مهیا شود.»
این کارشناس با اشاره به زمانبر بودن حضور حداکثری زنان در بازار کار ادامه میدهد: «به هر حال نمیتوان تصور کرد که اشتغال زنان در خارج از خانه بدون تبعات منفی باشد. زمانی میتوان از مشارکت اجتماعی زنان و حضور فعال آنان در خارج از خانه بهصورت مثبت سخن گفت که پیشاپیش مناسبات دموکراتیک در خانوادهها بین زن و مرد برقرار شده باشد تا آنان بتوانند با فراغت و توان بیشتری به مشارکت در عرصههای مختلف بپردازند و از این طریق بتوانند به انتظارات اجتماعی از یکسو و نیازها و خواستههای خودشان از سوی دیگر پاسخی مثبت بدهند.»
کاری برای کسب اعتماد
امروزه مشارکت زنان در بیرون از خانه باعت تقویت حس اعتماد به نفس و استقلال و افزایش قدرت تصمیمگیری و برخورد مناسب با رویدادها و حوادث زندگی شده و اثر مطلوبی بر روابط خانوادگی برجای گذارده است.
در واقع زن با کار و فعالیت اجتماعی قدرت خلاقیت، کارایی و استقلال بیشتری مییابد چراکه در ازای دریافت وجه حاصل از فعالیت اجتماعی و همچنین تبادل اطلاعات علم و آگاهی و تعامل اجتماعی استقلال عمل بیشتری مییابد و بهتر میتواند در برابر مشکلات خانه و محیط کار تصمیمگیری و مداخله کند. بهطور کلی باید گفت هرچه زنان بیشتر وارد عرصه اجتماعی شوند به همان نسبت بحران هویت فردی و اجتماعی، افسردگی و انزواگرایی، بیزاری از نظام کنترل اجتماعی، بیاعتمادی و بدبینی به قوانین و قواعد حاکم بر جامعه در این قشر عظیم کاسته خواهد شد.
دکتر مهاجری رسیدن به شرایط مطلوب را مستلزم تغییرات گسترده در عرصههای مختلف دانسته و تصریح میکند: «تغییرات فرهنگی باید در نظام ارزشها و تخصیص نقشها و جابهجایی وظایف که مستلزم مشارکت مرد در انجام امور خانهداری است، ایجاد شود. همچنین باید اعتقاد و باور به لزوم حضور زنان در صحنههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور ایجاد شود و جهت کاستن از مسائل و مشکلات زنان شاغل طرحهای مؤثر و مفیدی همچون کاستن از ساعت کار روزانه و تغییر در ساعت کار هفتگی لحاظ شود تا زنان بتوانند با پایان کار روزانه، درصورت لزوم بدون نگرانی از عواقب ترک محل کار، به منزل خود بازگردند. با توجه به افزایش فزاینده مادران شاغل و به منظور جلوگیری از اثرات جبرانناپذیر رشد و نمو کودک، افزایش مرخصی زایمان و ایجاد مهدکودک در محیط کار طبق استاندارد جهانی ضروری بهنظر میرسد.»
یک زن و چند نقش
مهمترین مسئلهای که در اشتغال زنان باید مورد توجه قرار گیرد وجود نقشهای متعددی است که زنان باید به عنوان همسر و مادر و گرداننده خانواده بر عهده گیرند. نقشهایی که در جامعه ما بهصورت سنتی به آن نگریسته میشود و گاهی با نقش مدرن زن به عنوان یک فرد شاغل در خارج از خانه ناهماهنگ است.
زنان شاغل در حالی که نقشهای دوگانهای را ایفا میکنند، در زمینه انجام وظیفه و مسئولیتهای ناشی از نقشهای خانگی و شغلی خود تا حد متوسطی دچار دوگانگی نقش میشوند.
گزارش کمیسیون اجتماعی و اقتصادی سازمانملل برای قارههای آسیا و اقیانوسیه نشان میدهد تبعیض جنسیتی در این قارهها از طریق ایجاد محدودیتهای شغلی برای زنان، سالانه 42 تا 47 میلیارد دلار زیان به بار میآورد. اکنون نرخ اشتغال زنان و مردان در منطقه آسیا و اقیانوسیه حدود 30 تا 40 درصد از یکدیگر فاصله دارد که در عین حال، نظام ضعیف آموزشی دختران در این منطقه 16 تا 30 میلیارد دلار زیان اقتصادی دیگر به همراه میآورد.
البته این موضوع تنها مختص کشورهای در حال توسعه نیست و کشورهای ثروتمند و پیشرفته نیز ارزش واقعی زنان را نمیدانند.
سلام دوستان
شرمنده که باز هم این موضوع رو مطرح می کنم! آخه دیگه از حد گذروندن هم مقامات عراقی و هم بیشتر از اون سکوت مقامات ایرانی!
-------------------------------------------------
اظهارات وقیحانه نماینده عراقی: ایران باید بیش از 700 میلیون دلار به ما غرامت جنگ بدهد!/ ایران، مردم ما را کشته؛ ما به دنبال صلح بودیم!
پس از بیانیه ی عجیب و شگفت آور فراکسیون ائتلاف العراقیه مجلس عراق به رهبری "ایاد علاوی" در مورد پرداخت غرامت به عراق از سوی ایران، بار دیگر یک نماینده مجلس که عضو همان فراکسیون هستند، نخست وزیر سابق عراق در بیست و سومین سالگرد پایان جنگ ایران و عراق خواستار پرداخت غرامت به عراق از سوی ایران شد!
به گزارش انتخاب "طلال الزبا" به خبرگزاری "الاوسط العراق" گفت: ما از ایران تقاضای غرامت برای جنگ هشت ساله این کشور علیه عراق درخواست می کنیم که بر اساس ارزیابی صورت گرفته، بیشتر از 700 میلیارد دلار آن برای شهدا و تخریب زیرساختهای عراق است!
وی در ادامه اظهارات وقیحانه اش گفت: این ایران بود که جنگ را شروع کرد و سازمان ملل و دیگر سازمان های بین الملی هم اشاره کرده اند که عراق مایل به صلح بوده است اما ایران اصراز بر ادامه جنگ و حمله به عراق داشته است.
این نماینده عضو فهرست العراقیه پارلمان عراق گفت: چیزی که باعث شد ما از خود در دوران جنگ دفاع کنیم، حقوق مردم مان بود!
الزبا گفت: عراقی ها شاهد صدماتی از طرف ایران بوده اند. ایرانیان، مردم ما را کشته و باعث شده اند برخی خانه های خود را ترک کنند و حتی برخی را بیوه کرده اند!
به گزارش سرویس بین الملل پایگاه خبری تحلیلی انتخاب Entekhab.IR، وی افزود: پس ما از ایران درخواست غرامت می کنیم ، هم به خاطر دوران جنگ هم به خاطر دوران اشغال عراق توسط امریکا!
گفتنی است، هنوز وزارت خارجه ایران به اظهارات گستاخانه این مقامات عراقی واکنشی نشان نداده است.
با سلام و تبریک میلاد منجی عالم امکان حضرت صاحب الزمان مهدی موعود عج به همه شما عزیزان
این مطلب رو از سایت زیر براتون می ذارم امیدوارم خوشتون بیاد:
آدرس سایت : www.certcc.ir
-----------------------------------------------
بازدید سرپرست وزارت نفت از عسلویه ـ عکس: محمد قدمعلی
سایت عربی "بوابه الوفد" گزارش داد: محی الدین الغندور (رییس هیئت بازرگانی ایران و مصر و از اعضای هیئت مصری که به ایران سفر کرده بود) فاش کرده است که العقیلی (بازرگان مصری و یکی دیگر از اعضای هیئت مصری) به ازار جنسی یک دختر ایرانی در طی اقامتش در هتل " اسپیناس " در مرکز تهران متهم شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در عین حال تأکید کرد: البته از نظر فرهنگی نیز مشکلی برای کار کردن خانمها وجود ندارد اما خانمها مسئول تأمین معاش خانواده نیستند. بنابراین در این شرایط چنانچه نسبت دختران در ترکیب جنسیتی در مقطع کارشناسی دانشگاهها بالاتر برود پیامدهای مناسبی در ارتباط با بازار اشتغال موجود در جامعه ندارد و منجر به بروز مشکلاتی میشود.
انتظاری افزود: در صورتی که غلبه دانشجویان مقطع کارشناسی با خانمها باشد با وجود اینکه خانمها مسئول تأمین معاش نیستند اما نسبت جنسیتی اشتغال به نفع خانمها تغییر میکند و منجر به تشدید آسیب بیکاری برای آقایان میشود. تغییر نسبت جنسیتی به نفع خانمها را بخصوص در مشاغل دفتری و دولتی داشتهایم.
وی افزایش سن ازدواج در جامعه را آسیب دیگر بیشتر بودن نسبت دختران در ترکیب جنسیتی دانشگاهها دانست و گفت: غلبه خانمها در ترکیب جنسیتی دانشجویان منجر به محدودتر شدن دایره همسرگزینی برای خانمها میشود. دختری که مدرک لیسانس اخذ میکند دیگر تمامی پسرانی که تحصیلاتی کمتر از لیسانس دارند از دایره همسرگزینیاش خارج میشوند و این باعث میشود فرصت ازدواج برای دخترانی که تحصیلات بالاتری دارند کمتر شود.
ردیف | مهمترین اظهارات دکتر اردشیر انتظاری درباره آسیب های غلبه سهم دختران در جمعیت دانشجویی |
1 |
زنان 67 درصد دانشجویان در مقطع کارشناسی را تشکیل میدهند |
2 |
در جامعه ایرانی، مسئول تأمین معاش خانواده معمولاً مردان هستند |
3 |
تغییر نسبت جنسیتی اشتغال به نفع خانمها منجر به تشدید آسیب بیکاری برای آقایان میشود |
4 |
افزایش سن ازدواج در جامعه از آسیب های بیشتر بودن نسبت دختران در ترکیب جنسیتی دانشگاهها |
5 |
غلبه خانمها در ترکیب جنسیتی دانشجویان منجر به محدودتر شدن دایره همسرگزینی برای خانمها میشود |
6 |
زیاد شدن تعداد دختران تحصیلکرده منجر به رسیدن دختران به مرحله "تجرد قطعی" می شود |
7 |
مسئولان آموزش عالی کشور طرح آمایش جنسیتی دانشجویان را اجرا کنند |
8 |
فرصتهای برابر برای دختران و پسران برای تحصیل در مقطع کارشناسی ایجاد شود |
9 |
حداقل 50 درصد پذیرش دانشجو در هر رشته را به مردان اختصاص دهیم |
10 |
"تغییر شیوه ارزشیابی برای پذیرش دانشجو" یک راهکار متناسب شدن ترکیب جنسیتی دانشجویان |
11 |
"کنکور" متناسب با روحیات و مهارتهای خانمها است چون مبتنی بر حفظیات است بنابراین خانمها بیشتر در کنکور موفق میشوند |
12 |
تأثیر بیشتر بودن رضایت شغلی معلمان زن نسبت به رضایت شغلی معلمان مرد بر "سهم 67 درصدی دختران از مقطع کارشناسی دانشگاهها" |
این آسیبشناس با بیان اینکه "دختر دیپلمه بیشتر فرصت ازدواج دارد تا دختر لیسانسه" به مهر گفت: وقتی شاهد زیاد شدن تعداد دختران تحصیلکرده باشیم یک موقع به جایی میرسیم که اساساً دیگر ازدواج برایشان اتفاق نمیافتد و این دختران به مرحله "تجرد قطعی" می رسند. مشکل "تجرد قطعی" را در حال حاضر داریم چرا که دختران زیادی داریم که تحصیلکرده و شاغل هم هستند ولی مجردند.
اردشیر انتظاری از مسئولان آموزش عالی کشور خواستار اجرای آمایش جنسیتی دانشجویان شد و به مهر گفت: مسئولان آموزش عالی باید به سمت تنظیمات جدیدی در برنامههای آموزشی و نسبت جنسیتی دانشجویان بروند. به عنوان مثال فرصتهای برابر برای دختران و پسران برای تحصیل در مقطع کارشناسی ایجاد شود. البته در تحصیلات تکمیلی نسبت خانمها و آقایان نسبتاً متوازن است.
وی افزود: در شرایط مساوی، دختران شانس بیشتری برای قبولی در مقطع کارشناسی دارند البته در مقطع کارشناسیارشد هم شانس قبولی دخترها بیشتر است که باید در این باره تجدیدنظر صورت گیرد. یک روش تجدیدنظر میتواند تغییر نسبت جنسیتی در رشتههای مختلف باشد. به عنوان مثال حداقل 50 درصد پذیرش دانشجو در هر رشته را به مردان اختصاص دهیم.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی از "تغییر شیوه ارزشیابی برای پذیرش دانشجو" به عنوان راهکاری برای متناسب شدن ترکیب جنسیتی دانشجویان نام برد و به مهر گفت: نوع ارزشیابی فعلی داوطلبان آموزش عالی متناسب با روحیات و مهارتهای خانمها است چون مبتنی بر حفظیات است بنابراین خانمها بیشتر در کنکور موفق میشوند.
انتظاری برای ریشهیابی افزایش سهم دختران در جمعیت دانشجویی کشور به ویژگیهای نظام آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: در مدارس دخترانه معلمان غالباً زن هستند و معلمان زن از رضایت شغلی بیشتری نسبت به معلمان مرد برخوردارند و این بر روی افزایش کارایی و بهرهوری آموزشی در مدارس دخترانه موثر است بنابراین محصولاتی که از مدارس دخترانه خارج میشوند در کنکور موفقتر ظاهر میشوند.
وی تأکید کرد: طرح موضوع بالاتر بودن بهرهوری آموزشی مدارس دخترانه نسبت به مدارس پسرانه، به معنای این نیست که برای تناسب قبولی دختران و پسران در کنکور باید به سمت کاهش بهرهوری مدارس دخترانه برویم بلکه راهکار این است که اشکال در مدارس پسرانه را برطرف کنیم و مشکلات رضایت شغلی معلمان مرد در مدارس پسرانه را حل کنیم تا بهرهوری در مدارس پسرانه نیز افزایش پیدا کند و پسران در رقابت با دختران کم نیاورند.