بیش از عشق بر تو عاشقم I Love You More Than Love
نا ممکن است که احساس خود را نسبت به it is impossible to capture in
با واژه ها بیان کنم. words the feelings I have for you
اینها سرشارترین احساساتی هستند they are the strongest
که تا کنون داشته ام feelings that I have ever had
با این همه about anything
هنگامی که می خواهم اینها را yet when l try to tell you them
به تو بگویم و یا بنویسم، Or try to write
واژه ها حتی نمی توانند ذره ای از ژرفای احساساتم را بیان کنند. them to you the words do not even begin to touch the depths of my feelings
گرچه نمی توانم جوهر این احساسات شگفت انگیز را بیان کنم، And though I cannot explain the essence of these phenomenal feelings
می توانم بگویم آن گاه که با توام چه احساسی دارم. I can tell you what I feel like
When I am with you
آن گاه که با توام، When I am with you
احساس پرنده ای را دارم که آزاد و رها در آسمان آبی پرواز می کنم.
it is as if I were a bird Flying freely in the clear blue sky.
اگر فکر می کنی که رفتنت باعث شکستنم می شود
اگر فکر می کنی که از پس رفتنت اشک می ریزم
اگر فکر می کنی که با نبودنت لحظه هایم خالی می شوند
اگر فکر می کنی که هر لحظه دلم برای بوسه هایت تنگ می شود
اگر فکر می کنی که بی تو می میرم
بسیار درست فکر کرده ای
خب تو که می دانی نبودنت را تاب نمی آورم
...پس بمان
مادر بزرگ تنها نوری از خدا در صورتش بود
مادر بزرگ آن فرشته ی زیبایم
وقتی با آن صدای قشنگش سرودی میخواند قلبم را به آتش میکشیددر دلم غوغایی برپا میکرد من عاشق بودم عاشق مادر بزرگ
عاشق دستان چروکیده اش و کمر خمیده اش
عاشق آن نگاه های آکنده از محبتش عاشق آن چهره ی با ابهتش
در هر ردیف از چروکهای پیشانیش سالها تجربه نشسته بود
وقتی برایم از گذشته هایش تعریف میکرد احساس میکردم میخواهد درس زندگی به من بیاموزد درسی که خودش سالها برای بدست آوردنش زجر کشیده بود درسی که سرتاسرش بوی زندگی میداد او مرا با خود آشنا کرد و راه درست را به من نشان داد
وقتی برای آخرین بار مادر بزرگ این فرشته ی خدایی نگاهم میکرد
از سنگینی نگاهش قلبم لرزید چشمانم بسته شد فکرم در گذشته ها پرسه میزددر روزهای خوش با او بودن و تنها دو گوشم با صدای رنگینش بود صدایی که در آن لحنی از عشق و صداقت موج میزد دستی بر موهایم کشید و در یک جمله برایم آرزوی سعادت کرد...
13 سال از رفتنش میگذرددلم برایش تنگ شده است
احساس سردی میکنم و حالا میفهمم بی او هیچ سعادتی ندارم
با خود میگویم اگر مادر بزرگ امروز پیشم بود زندگی بر من چه میگذشت؟آیا در این شرایط سخت مرا پند میداد ؟ با من همدردی میکرد و پا به پایم اشک میریخت؟به دردهایم گوش میداد؟ و دوباره با آن نگاه معصومش مرا آرام میکرد؟
میدانم مادر بزرگ مرا میبیند صدایم را میشنود و دردم را میشناسد
پس با صدای بلند میگویم
مادر بزرگ محتاجتم مادر بزرگ دوستت دارم
تقدیم به همه ی مامان بزرگا
کسی زمن پرسید برای چه زنده ای؟
ومن برای زندگی خویش تورا بهانه کردم
**زندگی مانند شهد گلیست که زنبور زمان میخوردش و چیزی نمیماند جز عسل خاطره ها**
آه ای خدای قادر بی همتا . . .
عشقی به من بده که مرا سازد
همچون فرشتگان بهشت تو ...
سلام دوستان
این مطلب را هم توی کامپیوترم پیدا کردم و باز هم نمی دونم از کجا بود!
ولی خالی از لطف ندیدم که براتون ننویسمش.
برای همین امیدوارم که خوشتون بیاد.
عشق از دید حاج آقا : استغفرالله باز از این حرفای بی ناموســی زدی ؟
( جمله عاشقانه : خداوند همه جوانان رو به راه راست هدایت کنه )
۲.عشق از دید یک ریاضیدان : عشق یعنی دوست داشتن بدون فرمـــول !
( جمله عاشقانه : آه عزیزم به اندازه سطح زیر منحنی دوستت دارم )
۳.عشق از دید رحیم گوشکوب بقال سر کوچه : والا زمان ما عشق رسم نبود . ننمـون رفت این فاطی اتوماتیک رو واسمون گرفت !
( جمله عاشقانه : هوی فاطی شام چی داریم ؟ )
۴.عشق از دید مرتضی ایدزی ( در زندان ) : اوچیکتیم عشقی !
( جمله عاشقانه : خاک زیر پاتیم ... نشاشی که گل میشیم )
۵.عشق از دید ننه بزرگم : نزن ننه این حرفارو ! راستی این دختر بتـــــــول خانوم خیلی دختر خوب و با کمالاتیه !
( جمله عاشقانه : بریم خواستگاری ... )
۶.عشق از دید دوست دخترم : عزیزم تو که عاشقمی پس چرا هزینـــــــه جراحی دمـــــاغمو نمیدی ؟! واسه ناهار هم بریم سورنتو ... نادیا و دوستشم میان .... دوست نادیا واســـش یه ماتیز گرفته ! تو حتی حاضر نیستی واسه مــن که اینهمه دوستت دارم یه پراید بخری ؟!
( جمله عاشقانه : عزیزم گوشی سونی میخوام ... راستی دوستت هم دارم! )
۷.عشق از دید غلام شوفر : رادیاتور عشق من از برایت جوش آمده ! باور نداری بر آمپرم بنگر!
( جمله عاشقانه : عزیزم دوست دارم ! بووووو بوووووو بوووووغ )
۸.عشق از دید دخترای ترشیده : خدا جون یعنی میشه بیاد خواستگاریم ؟!!
( جمله عاشقانه : یا شابدالعظیم ۱۰۰۰ تومن نذرت که بیاد خواستگاریم )
۹.عشق از دید ارازل و اوباش: عشق مشق سرش گرده ! خونه خالــــــــــی نداری؟
( جمله عاشانه : بوووق ... آبجی میای بریم کثافتکاری ؟ )
۱۰.عشق از دید بابام : آخه پسر عشق واست نون و آب میشه ؟! حالا بگو ببینم باباش چی کارست ؟
( جمله عاشقانه : برو دختر حاج آقارو بگیر )
۱۱.عشق از نگاه ننم : وا مگه تو امسال کنکور نداری ؟! عشق باشه واسه بعد !
( جمله عاشقانه : اوا غذام سوخت )
۱۲- این عشق ها هم از نگاه ننه و مادر من وقتی پیش هم می نشینند و حرف می زنند:
ننه:مادر این دختر فلانی هم دختر خوبیه ها گفته می خوام به یکی از پسرای خانواده های شما ها بدمش!
مادرم:آره می شناسمش دختر خوبیه ولی پسر من که هنوز درس و دانشگاه داره و تازه هم هنوز دهنش بوی شیر می ده از این حرفا پیشش نزنی.
خودمونیم این ننه من خیلی باهاله به قول مادرم منو هم برای پدرت همین جوری خواستگاری کرده بود. مادرم می گفت مادربزرگت آمد پیش پدرم و گفت بیا این دختر رابده به این پسر انشاء الله خوشبخت می شوند.!!!!!!
خیلی خاطرات از این ننه ام دارم که می خوام در وبلاگی که به زودی با پسر عمه ام افتتاح می کنیم بنویسم. احتمالا نام وبلاگ هم ((خاطرات دو مهندس شیمی)) باشه(این نام را پسر عمه ام انتخاب کرده)
هدفم از این مطلب این بوده که می دونستم بیشتر شما هم مثل من چه دختر چه پسر از این حرفای پدر یا مادر یا اطرافیان اعصابتون خرد میشه که مثلا میاییند حرف توی حرف میارن و می گویند فلانی دختر خوبی و با کمالاتی داره یا فلانی پسرش پسر سر به زیریه!
دیگه نمی تونی با دختر خاله ات یا دختر عمو ات هم حرف بزنی تا همه فکرای بدبد می کنند.
حتی یادمه یه بار همین جوری از مادرم یه سئوالی در مورد یک دختر همسایه مان که نزدیک ۴۰ سال داشت پرسیدم که چطور هنوز ازدواج نکرده؟ می دونیم مادرم چی جوابمو داد؟ گفت: چیه مگه دلت بهش می خواد. ازش خوشت اومده ها!!!!!
دیگه حالم از این حرفا بهم می خوره. آخه دیگه این دوره و زمونه دختر و پسرا خودشون در مورد کسی که دوست داشته باشند تصمیم می گیرند نه اینکه کسی را بهشون معرفی کنند.
عشق از دید شما: ......(لطفا نظر بدین)
در کوچه های گریه و هیچ
ای وطن من ای عشق
ای ازدحام درد
جان من از بی دردی
درد می کند
زین پیش هر چه بوده ام
عاشق نبوده ام
ای اجتناب ناپذیر
باید تو را سرشار کرد
بقدر آفتاب
تو را باید
بی ذره ای تعقید نوشت
دریغا بی تو بودن
چشم را از دیدن بر می گیرد
و دل تنبل من
در نهاد می میرد
ای از من دورتر
مثل آسمان و زمین
ایستاده ام
با روحی سرگردان
در فاصله آفتاب و لجن
آه ای دل من
ای آب که ته نشین شده در من
مگر به سیلاب بپیوندی
من از سکوت می آیم
از تاریک
از خالی از خشکسالی
من از عاقبت بیهودگی می آیم
********************
زنده باد خرمشهر زنده باد ایران زنده باد تمام ایرانیان
آهنگ زیر را با نام ((ای ایران)) تقدیم می کنم به شما دوستان عزیز تر از جانم. امیدوارم که خوشتون بیاد:
برای شنیدن آهنگ روی لینک زیر کلیک کنید(670Kb)
و لینک فشرده آهنگ برای دانلود(638Kb)
نظر فراموش نشه ها!
آره تو آدم مهمی هستی
دوست دارم رازهایی را برای شما بگویم،
خوب در مورد این حرف ها فکر کنید ، اگر این چنین به جهان نگاه کنید، همه چیز زیبا می شود:
- حداقل پنج نفر در این دنیا تو را دوست دارند آنقدر که حاضرند به خاطر تو بمیرند.
- حداقل پانزده نفر در این دنیا تو را به دلایلی دوست دارند.
- تنها دلیلی که ممکن است کسی از تو متنفر باشد این است که می خواهد مثل تو باشد.
- یک لبخند تو می تواند برای هر کسی خوشبختی بیاورد، حتی اگر او از تو خوشش نیاید.
- هر شب کسی با فکر تو به خوای می رود.
- تو برای یک نفر یک دنیایی.
- بدون تو شاید کسی نتواند به زندگی ادامه دهد.
- تو فردی بخصوص و بی همتایی اما به روش خودت.
- کسی که حتی تو از وجودش بی خبری، تو را دوست دارد.
- وقتی احساس می کنی دنیا به تو پشت کرده نگاه بینداز، بیشتر مانند این است که تو به دنیا پشت کرده ای.
- وقتی فکر می کنی شانسی نداری به آنچه که می خواهی برسی ، به آن نخواهی رسید، اما وقتی به خود ایمان داری دیر یا زود به آن خواهی رسید.
- همیشه شکایاتی را که به تو می شود، به یاد داشته باش و کلمات زشت آن را فراموش کن.
- همیشه احساسات را بیان کن به این ترتیب دیگران از آن با خبر می شوند.
- اگر دوست خیلی خوبی داری زمانی برایش بگذار تا دریابد که چقدر برایت با ارزش است.
---------------------------------------------------------
سلام دوستان
مثل اینکه یک سری مشکلاتی پیش آمده است
من دوباره بر می گردم
حق یارتان
بدرود
شما با افراد بسیاری برخورد کرده و در تماس بوده ایــد، اما اخیـرا" بـا شـخـصـی روبـرو شـده ایـد کـه احـســـاس متفاوتی نسبت به وی دارید ولی مطمئن نیستید که او همان شخصی است که دنبالش بوده اید. برای رسیدن به جواب خود در این قـسـمـت 10 عـلامـتـی کـه نـشـان میدهد عاشق او شده اید را می خوانید.
نشانه 10
نامزد یا همسر قبلی خود را فراموش کرده اید معمولا" بعد از برهم خوردن یک رابطه تا زمانی طولانی طرفین به یکدیگر فکر می کنند و اغلب به این می اندیشند که آیا راه درستی را انتخاب نموده اند یا خیر. بسته به مدت زمان با هم بودن این شک و تردیدها بیشتر نمایان میشوند.
از زمانی که او را دیده اید، دیگر فکر برگشت به نامزد پیشین خود را به سر راه نمیدهید و تمایلی به برقراری رابطه مـجدد نـدارید. فکر کنید، نامزد قبلی شما دیگر مانند گذشته برایتان جالب نیست.
نشانه 9
نمی توانید به او فکر نکنید فکر شما سـراسـر از یـاد و انـدیـشـه او اسـت. بـی دلیـل به فـکر شـما مـی آید و از خود میپرسید که آیا به اندازه نصف اندازه ای که به او فکر میکنید، او به شما فکر میکند؟ در شگفتید که در ذهن او چه میگذرد یا حتی فکر تماس گرفتن با او به سرتان میزند ( اما بدلیل ترس از نپذیرفتن او از این کار خودداری میکنید.)
اما وضعیت وخیم تر می شود. با دوسـتان خـود بیرون میروید و به چیزی در ویترین مغازه نگاه می کنید و به این می اندیشیـد که او تـا چه اندازه به آن شیء بخصوص علاقه مند است .
اگر او آخرین چیزی است که پیش از خواب به فکر شما می آید و اولیـن چیـزی اسـت که بعد از بیدار شدن به ذهن شـما خطور می کند - و حتی چندین بار رویای او را دیده اید، دیگر لازم نیست ادامه این مقاله را بخوانید تا بفهمید عاشق شده اید یا نه ( البته برای اطمینان بیشتر ادامه دهید.)
نشانه 8
برای او اهمیت قائلید اگر عاشق کسی باشید، دوست دارید هـمـه چـیز درمورد او بدانید: اینکه او کیست؟ به چی فکر میکند و چه چیز او را می خنداند. به او و احساساتش واقعا" اهمیت میدهید.
اگر بفردی علاقه حقیقی داشته باشید،اگر او روز بدی داشته باشد و یا بخاطرموضوعی ناراحت باشد، شما نیز غمگین و پریشان میشوید.
نشانه 7
شخصیت و خصوصیاتش برای شما فریبنده و دلربا است حرکات او هنگام غذا خوردن، قدم زدن، صحبت کردن و همچنین عادتهایش در انجام کارهابرای شما شادمانی فراوانی به دنبال خواهد داشت.
او چیزهایی می گوید که باعث تمایزش با دیگران می شود، و شما این را دوست دارید. علتش را نمی دانید ولـی دانـسـتـنـش نـیـز بـرایـتان اهـمیتی ندارد. شما او را به همین صورتی که هست دوست دارید.
نشانه 6
ارتباط تنگاتنگی با او دارید شما نمی توانید عاشق کسی باشید که با او هیچ تناسخی نداشته باشید. اگر شمـا و او در یک طول موج قرار داشته، و عقاید مشابهی دارید،این یک نشانه محکم محسوب میگردد. هم فکر بودن در مسائل گوناگون، گرفتن تصمیمات مشابه و یکسان حاکی از آن است که میتوانید عاشق او باشید.
نشانه 5
افراد دیگر، زیاد به چشمتان نمی آیند با اینکه ممکن است نتوانید از براندازکردن یک زن (یا مرد) زیبا که از کنار شما رد میشود صرفه نظر کنید، هنگامیکه عاشق باشید، دیگر رادار شما برای رد یابی دیگران خوب کار نکرده و بقیه در مقایسه با فرد مورد علاقه شما جالب نخواهند بود. به علاوه مانند قبل تمایلی به گپ زدن با جنس مخالف نخواهید داشت.
به تدریج احساس خواهید کرد که او تنها فرد مورد توجه شما در یک جمع است و کسی است که به دنبالش بوده اید.
نشانه 4
عاشق وقت گذراندن با او هستید این مسئله ای واضح ولی در عین حال با اهمیت است. شما به دنبال دیــدن او هستید و مهم نیست که هر دوی شما چه کار خواهید کرد. اخیرا" قـدم زدن بـا او، زیـبا ترین راه گذراندن یک بعد از ظهر است. به علاوه وقتی که از او دورید، آرزو می کنید که پیش شما بود.
نشانه 3
مطابق با میل او رفتار میکنید سعی می نماییـد با اینکه برخی از کارها مثل رفتن به کتابخانه یا نمایـشگاه برای شما خوشایند نـیسـت، ولـی بـخاطـر خـواسـتـه او بدون جبهه گیری و مخالـفـت به انجام آنها میپردازید. متوجه خواهید شـد که خـود را با امیال و برنـامه های او وفــق داده و در موارد گوناگون همراهیش می کنید.
نشانه 2
اولویتهای دیگر، عقب نشینی میکنند شما عادت کردید ظهر ها به باشگاه ورزشی برویـد، امـا اگـر او بـرای نـهار وقـت داشـت، ترجیح میدهید با هم به رستوران بروید. شما دیـگر مـانند گذشته آن آدم سخت کوشی نیستید که کارهای ناتمام خود را آخر هـفـتـه ها با خودش بـه خـانه مـی آورد تـا آنـها را انجام دهد بجایش ترجیح میدهید آخر هفته خود را با او بگذرانید.
لیست کارهای روزانه که همیشه اصرار در انجام دادن آنها داشتید، اکنون به علت با او بودن دیگر رونقی ندارد و توجهی به آن نمی شود.
نشانه 1
شما به آینده ای فکر میکنید که او نیز جزئی از آن است در ذهنتان با او آینده ای نامحدود دارید. این آینده فقط محدود به آخر این هفته نیمشود بلکه سالیان سال ادامه خواهد یافت. وقتی برای سفر بعدی خود برنامه ریزی میکنید، به این فکر میکنید که برای ماه عسل با او خواهید بود. هنگامیکه برای سه ماه بعد به یک جشن عروسی دعوت میشود، با اینکه سه ماه مانده، از اکنون از او می خواهید که همراه شما در آن مراسم شرکت کند.
بدرود