عربستان سعودی برای برقراری توازن منطقه ای با ایران، در آستانه خرید 300 دستگاه تانک ساخت مشترک اسپانیا و آلمان است.
به گزارش عصر ایران ، به گزارش روزنامه القدس العربی چاپ لندن ، اسرائیل با این اقدام مخالفتی نکرده زیرا به این جمع بندی رسیده که این قرارداد تسلیحاتی برای ایجاد "توازن منطقه ای با عراق آینده و ایران فعلی" است.
روزنامه اسپانیایی "ال پاییس" در این باره نوشت: تانک لئوپارد آلمان که عربستان خواهان آن است تحت لیسانس شرکت اصلی در اسپانیا ساخته می شوند.
قبل از این کشورهای فرانسه، آلمان و آمریکا قراردادهای مشابهی را با عربستان سعودی امضا کرده بودند.
این تانک های اسپانیایی بسیار پیشرفته اند و با تانک های آمریکا رقابت می کنند. اسپانیا در تابستان گذشته یک نمونه از این تانک ها را به عربستان سعودی فرستاده بود که مورد رضایت وزارت دفاع عربستان قرار گرفت اما ریاض خواستار اعمال تغییراتی در آن شده بود.
قیمت یک دستگاه تانک لئوپارد هشت و نیم میلیون یورو است ولی با اعمال تغییرات درخواستی عربستان، قیمت این وسیله به 10 میلیون یورو می رسد. با این حساب قیمت خرید 300 دستگاه تانک به سه میلیارد یورو می رسد.
قطر تنها کشور منطقه است که در سال 2009 قراردادی را برای خرید 36 دستگاه تانک لئوپارد امضا کرد.
آلمان قبل از فروش این تانک ها به عربستان، با اسرائیل نیز رایزنی کرد ولی تل آویو مخالفتی با این موضوع نداشت.
برلین در فروش اسلحه ساخت آلمان به کشورهای دیگر، با اسرائیل مشورت می کند.
عصر ایران ورزشی؛ سولماز خیرخواه - فوتبال زنان ایران باز هم به کما رفت. بدنبال اظهار نظر اخیر میشل دی هوگ، رئیس کمیته پزشکی فیفا در خصوص پوشش زنان کشورهای مسلمان مینی بر خطرناک بودن پوشش سر ورزشکاران، بار دیگر فوتبال زنان ایران دچار سردرگمی و بلاتکیلفی شد.
رئیس کمیته پزشکی فیفا با خطرناک دانستن روسری زنان خاطرنشان کرد که مسئولیت هیچ گونه آسیب دیدگی را در میادین ورزشی بدلیل این نوع پوشش برعهده نخواهد گرفت و بر این اساس دختران محجبه نمی توانند با پوشش سر بازی کنند.
وقتی اسفند ماه سال گذشته فیفا در مرحله مقدماتی تحقیقاتش، نوع پوشش زنان فوتبالیست را بدون مشکل دانست و موافقت خود را برای بازی زنان مسلمان با پوشش اعلام کرد، تقریبا همه فوتبالیست های محجبه دنیا را با این تصمیم غرق در شادی کرد و امید دوباره به آنها داد که آنها هم می توانند بدون هیچ قید و شرطی در رقابتها شرکت کنند.
این تصمیم در آن زمان در حالی گرفته شد که بحث و جدل های زیادی را بهمراه داشت و در بسیاری از کشورهای دنیا چون کانادا، فرانسه و استرالیا در اعتراض به تصویب قانون لغو منع استفاده از حجاب ورزشکاران تظاهراتی صورت گرفته بود.
اما با همه این حرف و حدیث ها و بعد از جلسه شنبه شب روسای فیفا در سوم مارس 2012، سرانجام هیئت مدیره بین المللی فوتبال موافقت خود را با بازی زنان فوتبالیست با پوشش سر (مقنعه) اعلام و تصمیم سال 2007 خود را لغو کرد تا زنان مسلمان به صورت آزمایشی اجازه پیدا کنند با پوشش سر فوتبال بازی کنند. همان زمان اعلام شد که این مساله نیاز به بررسی نهایی دارد و تصمیم نهایی در نشست شورای قانون گذاری فیفا اعلام خواهد شد.
اما در حالی که کمتر از یک هفته به تشکیل جلسه نهایی فیفا باقی مانده است، به گزارش خبرگزاری ها، رئیس کمیته فیفا از لغو مجدد قانون آزمایشی خبر می دهد و با خطرناک دانستن پوشش سر ورزشکاران آنها را از حضور در میادین بین المللی با پوشش سر منع می کند.
رئیس کمیته پزشکی فیفا با اعلام اینکه بعضی از روسریهای ورزشی ازنظر فیفا خطرناک هستند چون احنمال آسیب دیدگی ورزشکار را فراهم می کنند، ورزشکاران را از استفاده این نوع روسریها در زمین بازی منع می کند.
او معتقد است، وقتی ورزشکاری به سرعت در حال دویدن است، ممکن است که بازیکن حریف روسری او را بکشد و این منجر به آسیب دیدگی سر و پیچ افتادن گردن شود و من نمیتوانم مسئولیت چنین آسیب دیدگیها را بر عهده بگیرم.
در حالی که مسئولان فیفا از آسیب دیدگی جدی ورزشکاران سخن می گویند اما ورزشکاران این رشته و مسئولان فدراسیون فوتبال ایران از جمله نائب رئیس فوتبال زنان معتقد است که این روسری ها تا به حال هیچکس را خفه نکرده و این پوشش سر نمی تواند باعث آسیب دیدگی جدی شود.
فریده شجاعی، نائب رئیس فوتبال زنان که در این مدت رایزنی های بسیاری را با مسئولان فیفا در جهت گرفتن حق دختران فوتبالیستش و مجوز حجاب آنها داشته است، بعد از انتشار خبر اظهارنظرهای جدید در فیفا به ایسنا گفت که تنها مشکل این پوشش، تعریق فوتبالیست های محجبه در مقایسه با سایر ورزشکاران بوده است که این موضوع فقط عملکرد آنها را کاهش میدهد و به معنای آسیب دیدگی نیست.
به نظر می رسد تصمیمات اتخاذ شده در زوریخ بار دیگر سدی پیش پای فوتبال زنان ایران و حتی کشورهای مسلمان باشد. هر چند که در برخی از این کشورها حجاب برای ورزشکاران اجباری نیست، اما این تصمیم نگرانی های زیادی را برای فوتبالیست های محجبه جهان ایجاد کرده است.
در این شرایط نتیجه نشست غیر رسمی شورای قانون گذاری فیفا که قرار است پنجم ژوئیه در زوریخ برگزار شود، برای ورزشکاران محجبه بسیاری از کشورها بسیار مهم خواهد بود و برای فوتبالیست های کشورمان سرنوشت ساز.
حال باید منتظر ماند و دید آیا مسئولان فدراسیون ایران موفق خواهند شد تا در زمان باقی مانده مسئولان فدراسیون جهانی را متقاعد کنند و یا با طراحی پوششی جدید می توانند فوتبال زنان ایران را از کما بیرون بیاورند؟
از طرف دیگر، آیا مسئولان فدراسیون جهانی فوتبال با درنظر گرفتن شرایط دختران مسلمان امکان حضور آنها در میادین بین المللی را فراهم می کنند یا نه؟ باید منتظر بود و دید آیا مسئولان فوتبال در ایران و زوریخ می توانند در تصمیماتشان به نقطه مشترک برسند!
در همه سال هایی که پرونده هسته ای ایران روی میز کاخ سفید قرار داشته موضوع حمله به تاسیسات هسته ای کشورمان از سوی رژیم صهیونیستی مطرح بوده است.دستگاه تبلیغاتی اسرائیل نیز در داخل و خارج سرزمین های اشغالی همواره سعی کرده تا "خطر ایران هسته ای برای جامعه جهانی"را گوشزد نماید.
اسراییل همواره ادعا کرده است که جمهوری اسلامی ایران به دنبال تولید سلاح هسته ای است و در اولین فرصت پس از به دست آوردن این سلاح، به این رژیم حمله خواهد کرد و هلوکاست جدیدی علیه یهودیان در خاورمیانه رخ خواهد داد.ادعایی که نه تنها از سوی ایران قویا رد شده است بلکه حتی دستگاه های اطلاعاتی غرب و حتی موساد اسراییلی نیز این ادعا را تایید نکرده اند.
مقامات اسراییل به همراه عربستان یکی از منابع اصلی ارسال پارازیت به روند مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5 هستند که این پارازیت ها نشان دهنده نگرانی عمیق آنها از ایجاد توافق میان ایران و اعضای این گروه و پذیرش ایران به عنوان قدرت اول منطه ای هستند.
البته غرب نیز همواره از تهدیدات اسراییل برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران به عنوان یک اهرم فشار استفاده نموده است.
پرسشی که مطرح می شود این است که چرا اسراییل پس از این همه جوسازی رسانه ای و دیپلماتیک و تهدیدات مکرر به حمله به مراکز هسته ای ایران،جنگنده ها و بمب افکن های خویش را به پرواز در نمی آورد؟
مگر غیر از این است که نیروی هوایی این رژیم،مانورهای نظامی لازم برای اجرای این عملیات را انجام داده و فقط منتظر دستور نخست وزیر برای حمله به ایران است؟
مگر غیر از این است که مقامات این رژیم تهدید کرده اند که صبرشان به پایان رسیده است و آنها به زودی به ایران حمله خواهند کرد؟به زبان ساده چرا اسراییل به ایران حمله نمی کند؟
در تحلیل عدم تهاجم نظامی اسراییل به مراکز هسته ای ایران به چند دلیل واضح می رسیم.این دلایل عبارتند از:
1) عدم آگاهی از عواقب تهاجم
با وجود اینکه اسراییل نسبت به پاسخ قطعی ایران در قبال چنین تهاجمی اطمینان کامل دارد اما با این حال هیچ ارزیابی روشنی از نتایج پاسخ قطعی ایران به این تهاجم وجود ندارد.
هیچ ارزیابی دقیقی از حجم و سطح این پاسخ در اختیار دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی این رژیم نیست.
مدت زمان پاسخ ایران نیز به چنین تهاجمی روشن نیست. آیا ایران به حملات موشکی در طی چند ساعت اکتفا خواهد کرد و یا اینکه با ورود قطعی حزب الله لبنان در شمال و برخی گروه های مقاومت فلسطینی در غزه در جنوب به دامنه پاسخ ،آتش جنگ مدت ها زبانه خواهد کشید؟ بنابراین تردید در ارزیابی عواقب ویرانگر چنین تهاجمی اولین مانع در اتخاذ چنین تصمیمی است.
2) عدم نتیجه بخش بودن تهاجم
اسراییل به خوبی می داند که ایران با تکمیل چرخه سوخت هسته ای و به دست آوردن پیشرفت های فنی لازم، از نقطه غیر قابل بازگشت عبور کرده است . بنابراین تهاجم فرضی در بهترین حالت منجر به کاهش سرعت برنامه هسته ای ای ایران خواهد شد.
3) عدم آمادگی جبهه داخلی اسراییل
در همه جنگ هایی که اسراییل وارد آن شده است جبهه داخلی این رژیم از یک آرامش نسبی برخوردار بوده اما در نتیجه تغییرات استراتژیک در توازن قدرت میان اسراییل و دشمنانش و عمق ناچیز استراتژیک رژیم صهیونیستی ،در جنگ آینده جبهه داخلی این رژیم تبدیل به بخشی از میدان نبرد خواهد شد.
این جبهه به هیچ وجه قدرت تحمل آسیب های ناشی از پاسخ قطعی تهران و متحدینش به تهاجم احتمالی اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران را ندارد.
4) عدم وحدت نظر نخبگان اسراییل
هیچگونه اتفاق نظری میان نخبگان امنیتی،نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی درباره حمله به تاسیسات اتمی ایران وجود ندارد.
به غیر از نتانیاهو و ایهود باراک که در ظاهر تهدید به حمله می کنند،اکثریت این نخبگان با وجود نگرانی از برنامه هسته ای ایران،از چنین اقدامی حمایت نمی کنند.
اظهارات صریح مئیر داغان،رئیس سابق موساد و یوال دیسکین،رئیس سابق شین بت(سازمان امنیت داخلی اسراییل) در مخالفت با اقدام نظامی علیه ایران نشان می دهد که جمع بندی سازمان های امنیتی اسراییل از نتایج چنین اقدامی بسیار تکان دهنده است.
فرماندهان سابق و کنونی ارتش اسراییل نیز تا کنون بارها بطور مستقیم و غیر مستقیم مخالفت خویش را از چنین اقدامی اعلام کرده اند چون به خوبی می دانند که با توجه به معادلات کنونی قوا ارتش تحت فرماندهی آنها به تنهایی قادر به اداره چنین نبردی نیست.
5) عدم تحمل اقتصاد اسراییل
نه تنها اقتصاد جهانی بلکه حتی اقتصاد اسراییل نیز در شرایطی نیست که بتواند نتایج چنین جنگ ویرانگری را تحمل کند.
گزارش های اقتصادی که از سوی بانک مرکزی و وزارت اقتصادی اسراییل در سه سال اخیر منتشر شده بیانگر افت نمادهای اقتصادی این رژیم دارد.
چنین جنگی نه تنها باعث خروج سرمایه های بین المللی از سرزمین های اشغالی خواهد شد بلکه در نظر گرفتن احتمال ورود به جنگ گسترده،زیرساخت های اقتصادی و صنعتی این رژیم نیز به شدت در معرض تهدید جدی قرار خواهد گرفت.
با توجه به نفوذ گسترده نخبگان اقتصادی در هیئت حاکمه اسراییل و در اختیار گرفتن بسیاری از کرسی های مهم در ساختار تصمیم گیری این رژیم،بسیار طبیعی است که آنها با چنین اقدامی مخالفت خواهند کرد.
6) مخالفت ایالات متحده امریکا
حتی اگر با ساده انگاری بپذیریم که اسراییل بطور یک جانبه تصمیم به اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران خواهد گرفت چنین تصمیمی با مخالفت شدید امریکا مواجه است.
نه تنها اوباما از راهکارهای دیپلماتیک و تحریم های اقتصادی برای فشار به ایران حمایت کرده است بلکه هیئت حاکمه نومحافظه کار گذشته نیز از اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران پشتیبانی نمی کردند.
ارزیابی کاخ سفید تا کنون این بوده که چنین اقدامی باعث خواهد شد تا همه خاورمیانه به آتش کشیده شود.
واشنگتن مطمئن است که ایران در برابر حمله به تاسیسات اتمی اش ساکت نخواهد نشست و تعهد امریکا به امنیت اسراییل نیز مانع بی طرف ماندن کاخ سفید در چنین جنگی خواهد بود.
ورود امریکایی ها به این درگیری نه تنها منافع ملی آنها را تامین نخواهد کرد بلکه عملا تهدیدکننده منافع ملی آنها در خاورمیانه است.
به گزارش انتخاب، اسرائیل با کمک مخالفین جمهوری اسلامی ایران در کردستان، به دنبال جمع اوری اطلاعات کافی برای متقاعد کردن امریکا و سازمان ملل است که برنامه هسته ای ایران نظامی است.
گزارش های مختلف تحرکات اسرائیلی ها در کردستان عراق را تایید می کند. تایمز لندن چندی پیش در گزاشی اشاره نمود که اسرائیل در حال استفاده از هلی کوپترهای "بلک هاک" امریکا برای انتقال 12 عضو یک تیم مسلح با تجهییزات حساس به ایران است.
این هلی کوپترها احتملا شبیه به هلی کوپنرهای "اسیتلث بلک هاک" است که در ماجرای قتل بن لادن استفاده شد.
یک منبع آگاه گفت: یکی از این هلی کوپترها در جریان حمله به پناهگاه بن لادن سقوط کرد و لاشه و تکنلوژی آن به دستان پاکستان رسید. پاکستان هم آن تکنولوژی را به چین، ایران و روسیه منتقل کرد.
در این ماموریت، کماندوهای اسرائیل لباس نظامیان ایران را پوشیده و از وسایل نقلیه نظامی ایران استفاده می کنند.
در فعالیتی جداگانه، اسرائیل در حال تشکیل گروه هایی با مجاهدین خلق(منافقین) است تا حملاتی را اغاز کنند.
بیزینس ایسنایدر در ادامه نوشت: مجاهدین خلق(منافقین) گروهی است که ضد جمهوری اسلامی ایران فعالیت می کند و در قتل دانشمندان هسته ای ایران با اسرائیل همکاری داشته است.
دیودی ورمسر، کارشناس امور خاورمیانه و مقام سابق وزارت دفاع و خارجه دولت بوش می گوید: با توجه به ائتلاف حزب کادیما و لیکود، احتمال حمله به ایران زیاد است و شاید هم بیشتر از زیاد چراکه هم اکنون در میان احزاب اسرائیل اجماع شده است که از تصمیم به حمله به ایران توسط نتانیاهو حمایت شود.
وی که مشاور دولت اسرائیل بوده و روابط شخصی نزدیکی با نتانیاهو دارد افزود: حمله به ایران زمانی اتفاق می افتد که اسرائیل متقاعد شده باشد که توانایی های عملیاتی اش منجر به حداقل تلفات می شود.
وی در ادامه گفت: انتظار می رود که اسرائیل در پایان تابستان سال جاری به ایران حمله کند.
وی افزود: اسرائیلی ها ایمان بسیار کمی نسبت به دیپلماسی و پایان برنامه هسته ای ایران دارند و همچنین انها دیگر اعتماد خود به اوباما را از دست داده اند.
این مقام سابق آمریکایی گفت: تصمیم نهایی (در مورد حمله به ایران) زمانی گرفته می شود که نتیجه مذاکرات ایران و غرب در بغداد مشخص شده باشد.
به گزارش انتخاب به نقل از واشنگتن پست،یک مقام پلیس هند به شرط عدم افشای نامش گفت: این تیم سه نفره به دنبال یافتن اطلاعات در خصوص رفت و آمدهای مظنونین هستند. از جمله اینکه چه زمانی ایران را ترک کرده و چه زمانی به کشور بازگشتند و به کجا رفته اند.
به گفته ی این مقام هندی، این گروه که در ماه جاری به ایران سفر می کنند، به دنبال آرشیو مکالمات تلفنی و حساب مالی این مظنونین هم هستند.
این مقام پلیس هند افزود: ما مقداری اطلاعات در اینجا داریم اما می خواهیم اطلاعاتی را کسب کنیم که مقامات ایرانی به ما می دهند. این اطلاعات به ما در جریان کار کمک خواهد کرد.
به نوشته ی واشنگتن پست، این تحقیقات منجر به ایجاد مشکلی دیپلماتیک برای هند شده است چراکه این کشور به دنبال ایجاد نوزان در روابط خود با ایران، اسرائیل و امریکا است.
در سیزدهم فوریه، یک موتور سور در دهلی نو بمبی را به خودرو سفارت رژیم صهیونیستی چسباند که منجر به جراحت همسر یک دیپلمات و راننده اش شد.
مسئولان اسرائیلی به سرعت ایران را متهم به این حمله و حمله ی دیگری در گرجستان و تایلند کردند.
بازپرسان هند به سه ایرانی و یک خبرنگار هندی ظن دارند.
در ماه مارس، پلیس تلفن یکی از بمب گذاران در تایلند را با خبرنگار هندی ردیابی کرد. وی سپس توسط پلیس هند دستگیر شد.
سه ایرانی مظنون هم اکنون فراری هستند و به گفته ی مسئولان پلیس احتمال دارد که آنها در ایران باشند.
کانول سیبال، وزیر خارجه سابق هند گفت: "ایران می خواهد همکاری کند و البته ما هم می خواهیم به ایران سیگنالی بفرستیم و بگوییم: از هند به عنوان زمین جنگ برای مشکلاتتان با اسرائیل استفاده نکنید."
در حاشیه یکصدمین سفر استانی رییسجمهور، وزارت اطلاعات از طراحی عملیات "چاه جمال" جهت سوء قصد به رییسجمهور توسط گروهک جندالله در جریان یکی از سفرهای استانی احمدینژاد خبر داد.
-----------------------------------------
به گزارش ایسنا، در گزارش وزارت اطلاعات از این عملیات تروریستی که در غرفه این وزارتخانه در "نمایشگاه خدمت" ( نمایشگاهی که به مناسبت یکصدمین سفر استانی رییس جمهور در مشهد برگزار شد) آمده است که گروهک تروریستی وابسته به عبدالمالک ریگی قصد داشت در جریان سفر استانی رییسجمهور به سیستان و بلوچستان در سال 1386 عملیاتی را به نام علمیات "چاه جمال" که در واقع عملیات سوء قصد به رییسجمهور بوده به اجرا بگذارد.
بر اساس این گزارش، گروهک ریگی در راستای ضربه به امنیت ملی، طرح ترور رییسجمهور در جریان این سفر استانی را برنامهریزی و سه نفر از عوامل خود را جهت عملیات انتحاری آماده کرده بود.
این سه نفر قصد داشتند در جریان سفر رییسجمهور به ایرانشهر از شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان، هنگام سخنرانی عمومی رییسجمهور در بین مردم، در حین انجام مراسم به رییسجمهور نزدیک شده و در مسیر رییسجمهور اقدام به انجام عملیات انتحاری کنند که این عملیات به همت سربازان گمنام امام زمان(عج) کشف و خنثی شد.
طبق گزارش منتشر شده، در این عملیات چهار نفر از پرسنل نیروی انتظامی و یک نفر از پرسنل وزارت اطلاعات کشته و به مقام شهادت نائل شدند.
همچنین در هنگام کشف و خنثی کردن این عملیات، چهار نفر از اعضای اصلی گروهک ریگی به هلاکت رسیدند و تعدادی اسلحه و مهمات از این گروه تروریستی کشف و ضبط شد.
لازم به ذکر است بخشی از غرفه وزارت اطلاعات در نمایشگاه خدمت به عکسهایی از شهدای هستهیی اختصاص یافته و در قالب آن جنایتهای انجام شده علیه دانشمندان هستهیی کشورمان به نمایش گذاشته شده است.
این غرفه همچنین در بخشی دیگر به جنایتهای گروهک تروریستی جندالله وابسته به عبدالمالک ریگی پرداخته است.