در اینجا معنی نام کشورهای جهان در جلوی نام آنها آمده و زبانی که ریشه این نام در اصل از آن گرفته شده در میان کمانک آورده شده است:
آذربایجان:آتورپاتکان{نگهدار آتش}(فارسی)
آرژانتین:سرزمین نقره(اسپانیایی)
آفریقای جنوبی:سرزمین بدون سرما(آفتابی) جنوبی(لاتین،یونانی)
آفریقای مرکزی:سرزمین بدون سرما(آفتابی) مرکزی(لاتین،یونانی)
آلبانی:سرزمین کوهنشینان
آلمان:سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن(فرانسوی - ژرمنی)
آنتیگوا و باربودا:
آندورا:
آنگولا:از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود
اتریش: شاهنشاهی شرق (ژرمنی)
اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان (یونانی)
اردن:
ارمنستان: سرزمین فرزندان ارمن،نام نبیره ی نوح"ع"(فارسی)
اریتره:
ازبکستان: سرزمین خودسالارها (سغدی-ترکی-فارسی)
اسپانیا: سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی)
استرالیا: سرزمین جنوبی (از لاتین)
استونی: راه شرقی (ژرمنی)
اسرائیل: جنگیده با خدا (عبری)
اسکاتلند:سرزمین اسکات ها{در لاتین قوم گائل را گویند}(لاتین)
اسلوواکی:
اسلوونی:
افغانستان:سرزمین قوم افغان(فارسی)
اکوادور:خط استوا (اسپانیایی)
الجزایر:جزیره ها(عربی)
السالوادور:رهایی بخش مقدس(اسپانیایی)
امارات متحده عربی:شاهزاده نشین های یکپارچه عربی(عربی)
اندونزی:مجمع الجزایر هند(فرانسوی)
انگلیس:سرزمین قوم آنگل(ژرمنی)
اوروگوئه:شرقی
اوکراین:منطقه مرزی(اسلاوی)
اوگاندا:
ایالات متحده امریکا:از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی
ایتالیا: شاید به معنی ایزد گوساله (یونانی)
ایران: سرزمین نجیب زادگان (آریاییان) (فارسی)
ایرلند: سرزمین قوم ایر (شاید هم معنی با آریا) (انگلیسی)
ایسلند: سرزمین یخ (ایسلندی)
باربادوس:
باهاما: دریای کم عمق یا ریشدارها(اسپانیایی)
بحرین: دو دریا (عربی)
برزیل: چوب قرمز
برونئی:
بریتانیا: سرزمین نقاشی شدگان(لاتین)
بلژیک: سرزمین قوم بلژ (از اقوام سلتی)، واژه بلژ احتمالاً معنی زهدان و کیسه میداده.
بلغارستان:
بلیز: یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژهای بومی به معنای آب گل آلود
بنگلادش: ملت بنگال (بنگلادشی)
بنین:
بوتان: تبتی تبار
بوتسوانا: سرزمین قوم تسوانا
بورکینافاسو: سرزمین مردم درستکار (از زبانهای موره -دیولا)
بوروندی:
بوسنی و هرزگوین:
بولیوی: از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین
پاپوا گینه نو:
پاراگوئه: این سوی رودخانه
پاکستان: سرزمین پاکان
پالائو:
پاناما:جای پر از ماهی(زبان کوئِوا)
پرتغال: بندر قوم گال (از اقوام سلتی) (لاتین)
پرو:
پورتوریکو: بندر ثروتمند (اسپانیایی)
تاجیکستان:
تانزانیا:این نام از همامیزی تانگانیگا(سرزمین دریاچه تانگا) + زنگبار است
تایلند:سرزمین قوم تای
تایوان:
ترکمنستان: سرزمین ترک مانندها
ترکیه: سرزمین قویها (ترکی با پسوند عربی)
ترینیداد و توباگو:
توگو:
تونس:
تونگا:
تووالو:
جامائیکا: سرزمین بهاران
جیبوتی: شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند(زبان آفار)
چاد: دریاچه ( زبان بورنو)
چک:
چین:سرزمین مرکزی(چینی)
دانمارک: مرز قوم "دان"
دومینیکا:
دومینیکن: کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی)
روآندا:
روسیه: کشور روشن ها، سپیدان (شاید از ریشه سکایی"راؤش"
روسیه سفید (بلاروس):درخشنده(روس) سفید(روسی)
رومانی: سرزمین رومی ها
زامبیا:
زئیر:
زلاند نو:زلاند جدید(زلاند نام یکی از استان های هلند به معنای دریاست)
زیمبابوه:
ژاپن: سرزمین خورشید تابان(ژاپنی)
سائوتومه و پرنسیپ:
ساحل عاج:ساحل عاج
ساموآ:
سان مارینو:
سریلانکا: جزیره باشکوه (سنسکریت)
سلیمان جزایر:از نام حضرت سلیمان
سنت کیتس ونویس:
سنت لوسیا:
سنت وینسنت و گرنادین:
سنگاپور:
سنگال:
سوئد: سرزمین قوم "سوی"
سوازیلند:سرزمین قوم سوازی
سوئیس: سرزمین مرداب
سودان: سیاهان(عربی)
سورینام:
سوریه: سرزمین آشور (سامی)
سومالی:
سیرالئون: کوه شیر
سیشل:
شیلی: پایان خشکی- برف (از زبان بومی آنجا)
صحرا:بیابان(عربی)
صربستان:سرزمین قوم صرب(یوگسلاوی: سرزمین اسلاو های جنوب)
عراق: شاید ازایراک به معنای ایران کوچک(فارسی)
عربستان سعودی: سرزمین بیابانگردان در تملک خاندان خوشبخت. واژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد است. سعود یعنی خوشبخت.
عمان:
غنا:
فرانسه: سرزمین قوم فرانک (از اقوام سلتی)
فلسطین:
فنلاند:سرزمین قوم "فن"
فیجی:
فیلیپین:از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ
قبرس:
قرقیزستان: سرزمین چهل قبیله (قرقیزی)
قزاقستان: سرزمین کوچگران (قزاقی)
قطر:شاید به معنای بارانی(عربی)
کاستاریکا:ساحل غنی(اسپانیایی)
کامبوج:
کامرون:
کانادا: دهکده (زبان سرخپوستی"ایروکوئی"
کرواسی:
کره جنوبی:
کره شمالی:
کلمبیا:سرزمین کلمب(کریستف کلمب)(اسپانیایی)
کنگو :
کنیا: کوه سپیدی (زبان کیکویو)
کوبا:
کومور:
کویت: دژ کوچک (هندی-عربی)
کیپ ورد:
کیریباسی:
گابون:
گامبیا:
گرجستان:سرزمین کشاورزان(یونانی)
گرنادا:
گواتمالا:
گینه:
گینه استوایی:
گینه بیسائو:
لائوس:
لتونی لاتویا)
لبنان:سفید(عبری)
لسوتو:
لوگزامبورگ:
لهستان: سرزمین قوم "له"
لیبریا: سرزمین آزادی
لیبی:
لیتوانی:
لیختن اشتاین:
ماداگاسکار:
مارشال جزایر:
مالاوی:
مالت:
مالدیو:
مالزی:
مالی:
مجارستان:سرزمین قوم مجار (مجاری)
مراکش مغرب)
مصر: شهر - آبادی
مغولستان:
مقدونیه: سرزمین کوه نشین ها، بلندنشینها (یونانی)
مکزیک:اسپانیای جدید(اسپانیایی)
موریتانی: سرزمین قوم مور (لاتین)
موریس:
موزامبیک:
مولداوی:
موناکو:
مونته نگرو:
میانمار برمه)
میکرونزی:مجمع الجزایر کوچک(فراسوی)
نائورو:
نامیبیا:
نپال:
نروژ: راه شمال
نیجر: سیاه (لاتین)
نیجریه: سرزمین سیاه (لاتین)
نیکاراگوئهدریای نیکارائو (نام مردم آن منطقه) - آگوئه (اسپانیایی)
واتیکان: گرفته شده از نام تپهای به نام واتیکان (اتروسکی)
وانواتو:
ونزوئلا: ونیز کوچک
ویتنام: اقوام "ویت" جنوبی(ویتنامی)
ویلز:بیگانگان(ژرمنی)
هائیتی:
هلند: سرزمین چوب (آلمانی)
هند:پر آب (فارسی باستان)
هندوراس: ژرفناها (اسپانیایی)
یمن: خوشبخت
یونان: سرزمین قوم "یون"
ببخشید اگه مطلب طولانی...
قدر، شب مقدرات
ترجمه سوره قدر: ما این قرآن عظیم الشان را (که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم و چه تو را به عظمت این شب قدر آگاه تواند کرد، شب قدر (به مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است در این شب فرشتگان و روح (جبرئیل) به اذن خدا (بر مقام ولایت نبى و امام عصر (عج) از هر فرمان (و دستور الهى و سرنوشت مقدرات خلق را) نازل مى گردانند، این شب، رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه. (شهود) ((شب قدر)) یا ((لیلة القدر)) مشهورترین نام این شب است. اعمال شب قدر
مفسران درباره اینکه چرا این شب را ((شب قدر)) گفته اند و ((قدر)) به چه معناست، سه معنا را انتخاب کرده اند:
1- قدر = شرف و منزلت
((مرحوم طبرسى)) گوید: ((از آن رو به این شب، قدر گفته اند که داراى شرف و پایه اى بلند و شانى عظیم است. مثل اینکه گویند: مرد داراى قدر؛ یعنى داراى شرف و منزلت. چنان چه قرآن مى فرماید: ((و ما قدروا الله حق قدره))، یعنى عظمت و شأن خدا را آن گونه که باید به جا نیاوردند. ((ابوبکر وراق)) گوید: ((لان من لم یکن ذا قدر اذا احیاها صار ذاقدر))؛ آن شب را قدر نامیدند، از این رو که انسان ها با زنده داشتن آن به قدر و منزلت مى رسند. دیگران نیز گفته اند: شب قدر است، زیرا کارهاى خدایى را در آن شب پاداشى بزرگ و گران سنگ است. گروهى دیگر نیز گفته اند: شب قدر است، چون کتابى گرانبها بر پیامبرى بلند مرتبه و گرامى، براى امتى بلند پایه با دستان فرشته اى گرانقدر نازل شده است.(2) در قدر و منزلت شب قدر همین بس که سوره مبارکه (قدر) در شأن آن نازل شده است.
2- قدر = تنگی و ضیق
یکی از معانى (قدر) ضیق و تنگى است.
این شب را از آن رو (قدر) گفته اند که زمین به واسطه کثرت فرود فرشتگان در آن شب، تنگ مى شود. زمین در این شب، سرشار از فرشتگانى است که تا سپیده دم، هم صدا با زمینیان به احیاى آن شب مى پردازند و به وظایف خویش مى رسند. در این زمینه قرآن کریم مى فرماید: (تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر).
3- قدر = تقدیر و اندازه گیرى
بسیارى از دانشمندان این معنا را پذیرفته اند؛ چون در این شب، همه چیز اندازه گیرى مى شود، به آن شب قدر گفته مى شود. از جمله مقدرات این شب، سرنوشت افراد، جامعه، حوادث و پیش آمده، مانند جنگ، زلزله، پیروزى، شکست، سعادت و شقاوت و...است. در این شب، سرنوشت افراد و جوامع و هر آنچه با سرنوشت انسان ها ارتباط دارد، بر اساس حکمت و مصلحت رقم مى خورد. (در او تقدیر و تفصیل کنند؛ هر کار که مشحون به حکمت است، نقص را بر او راه نبود و هر چه در آن سال خواهد بود از آجال و اقسام، در این شب تقدیر کنند). (3)
از حضرت امام رضا (ع)، روایت شده است که:
(...یقدر فیها ما یکون فى السنه من خیر او شر اومضره او منفعه او رزق او اجل و لذلک سمیت لیلة القدر) (4)؛ این شب را لیلة القدر نامیده اند، چون آنچه مربوط به سال است، از قبیل خوبى، بدى، زیان، سود، روزى (معیشت) و مرگ و ولادت در آن شب اندازه گیرى مى شود.
امام صادق(ع)، خطاب به (ابوبصیر) فرمودند:
(یا ابا محمد، یکتب وفد الحاجه فى لیلة القدر و المنایا والبلایا و الارزاق و ما یکون الى مثلها فى قابل فاطلبها فى احدى وثلاث)؛ اى ابو محمد، در شب قدر حاجیان مشخص شده و پیشامدها و مرگ ها و روزیها و آنچه مربوط به آن سال است تا سال آینده (شب قدر دیگر) رقم مى خورد؛ پس آن را در شب بیست و یکم و بیست سوم ماه جستجو کن البته اینکه خداوند بر پایه حکمت و مصلحت، تقدیر امور مى فرماید، به شایستگى و ظرفیت و حال افراد و جوامع بستگى دارد.
قدر، باران رحمتى است که در جویبار هر فرد و هر جمع به اندازه او جارى است. شخصیت افراد به گونه اى شکل گرفته که بعضى از آنان توان پذیرش جریان رودى وسیع از رحمت و برکت قدر را دارند و برخى دیگر، زمینه کمترى براى جذب رحمت و عنایت دارند؛ برخى، هیچ گونه آمادگى ندارند تا آنجا که زمینه وجودشان چون سنگى سخت و نفوذ ناپذیر است. حقیقت شب قدر از نوع حقایق قرآنى است و همان طور که قرآن شفا و درمان است، شب قدر نیز این گونه است: (و ننزل من القرآن ما هو شفا و رحمه للمومنین و لا یزید الظالمین الا خسارا). (5)
قرآن غذاى سالم روح انسان هاست. این غذاى دلپذیر براى روان سالم لذت بخش است. اما اگر کسى بیمار باشد، نه تنها از این سفره رنگین دلپذیر و غذاى شفابخش بهره اى نمى برد، بلکه براى او مایه آزردگى است. از این رو، در قسمت دوم، آیه کریمه مى فرماید: و همین قرآن براى ستمکاران مایه تباهى و زیان است. در شب قدر سرنوشت انسان ها بر اساس حکمت و مصلحت رقم مى خورد.
1- سوره قدر
2- مجمع البیان ، ج 10 ، ص 518.
3- تفسیر منهج الصادقین ، ج 10، ص 303.
4- عیون اخبار الرض، ج 2 ، ص 116.
5- اسرإ ، آیه 82.
<<<<<<<<<<<<<<<
سلام شب های قدر فرارسیده تورو خدا ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنید